ولایت چیست ؟ ولایت پذیری کدام است ؟ (قسمت سوم - بخش اول )
مرحوم شهید استاد آیت الله مرتضی مطهری (قدس سره) در کتاب ( ولاء ها و ولایت ها ) مراتب ولایت را از منظری دیگر بررسی می کنند . مراتب ولاء در بیان شهید مطهری (ره) بر بستری از اندیشه کلامی مورد بررسی قرار گرفته و به همین دلیل هم کمتر به جنبه های عمومی و اجتماعی مراتب ولاء پرداخته اند . آنچه در ذیل خواهد آمد خلاصه ای از این رتبه بندی است که البته در مواردی که کمتر به فضای بحث مربوط است تنها به اشاره ای بسنده کردیم.
ایشان مفهوم کلّی ولایت را به دو مقوله ولاء منفی و ولاء اثباتی تقسیم می کنند اما از آنجا که محور مباحث ما در این سلسله مقالات ولای اثباتی است ، شرح ولای منفی را به اصل کتاب وا می گذاریم .
ایشان ولاء اثباتی را نیز به نوبه خود به بخش ولاء عام و ولاء خاصّ تقسیم می کنند و در توضیح ولاء عام چنین می گویند : اسلام خواسته است مسلمانان به صورت واحد مستقلّى زندگى کنند، نظامى مرتبط و اجتماعى پیوسته داشته باشند، هر فردى خود را عضو یک پیکر که همان جامعه اسلامى است بداند، تا جامعه اسلامى قوى و نیرومند گردد ، که قرآن مىخواهد جامعه مسلمانان برتر از دیگران باشد: " وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحْزَنوا وَ انْتُمْ الأعْلَوْنَ انْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ ". آل عمران – آیه 139 ] یعنی[ سست نشوید و اندوهگین نباشید که اگر به حقیقت مؤمن باشید شما برترید.
در بخش دیگری از این تقسیم به تعریف و شرح مراتب مختلف ولاء خاصّ پرداخته و مراتب مختلف آن را توضیح می دهند . ایشان ولاء خاص را چنین تعریف می کنند : ولاء اثباتى خاص ، ولاء اهل البیت (علیهم السّلام) است. در اینکه پیغمبر اکرم مسلمانان را به نوعى ولاء ، نسبت به خاندان پاک خود خوانده و توصیه نموده است جاى بحث نیست.
آنگاه به مناسبت بررسی معنای ولایتی که در خصوص عترت طاهره (س) در آیات و روایات مطرح است به انواع ولاء خاصّ اشاره می کنند . ایشان می فرمایند : این دو کلمه ] ولاء و ولایت[ معمولًا در چهار مورد استعمال مىشود:
1 - ولاء محبّت یا ولاء قرابت
ولاء محبت یا ولاء قرابت به این معنى است که اهل البیت، ذوى القرباى پیغمبر اکرماند و مردم توصیه شدهاند که نسبت به آنها به طور خاص، زائد بر آنچه ولاء اثباتى عام اقتضا مىکند، محبّت بورزند و آنها را دوست بدارند. این مطلب در آیات قرآن آمده است و روایات بسیارى نیز در این زمینه از طرق شیعه و اهل سنّت وارد شده که محبّت اهل البیت و از جمله على (علیه السّلام) را یکى از مسائل اساسى اسلامى قرار مىدهد.
2 - ولاء امامت
ولاء امامت و پیشوایى و به عبارت دیگر مقام مرجعیّت دینى یعنى مقامى که دیگران باید از وى پیروى کنند، او را الگوى اعمال و رفتار خویش قرار دهند و دستورات دینى را از او بیاموزند، و به عبارت دیگر زعامت دینى. چنین مقامى مستلزم عصمت است، و چنین کسى قول و عملش سند و حجّت است براى دیگران. این همان منصبى است که قرآن کریم درباره پیغمبر اکرم مىفرماید:
( لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسولِ اللَّهِ اسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الاخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثیراً ) سوره احزاب آیه 21 ]یعنی[ براى شما در (رفتار) فرستاده خدا پیروىاى نیکوست براى آنان که امیدوار به خدا و روز دیگرند و خدا را بسیار یاد کنند.
(قُلْ انْ کُنْتُمْ تُحِبّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعونی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنوبَکُمْ ) سوره آل عمران آیه 31 ]یعنی [بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروى کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد.
امامت و پیشوایى و مقتدایى دینى، به طورى که آنچه پیشوا مىگوید و هر طور عمل مىکند سند و حجّت الهى تلقّى شود، نوعى ولایت است، زیرا نوعى حقّ تسلّط و تدبیر و تصرّف در شؤون مردم است. به طور کلّى هر معلّم و مربّى از آن جهت که معلّم و مربّى است، ولىّ و حاکم و متصرّف در شؤون متعلّم و مربّاست ] مربّا یعنی فردی که مورد تربیت قرار می گیرد [ چه رسد به معلّم و مربّىاى که از جانب خدا این حق به او داده شده باشد.
این نوع از ولاء را اگر به امام نسبت دهیم به معنى حقّ پیشوایى و مرجعیّت دینى است و اگر به افراد امّت نسبت دهیم به معنى پذیرش و قبول این حقّ است.
3 - ولاء زعامت
ولایت زعامت یعنى حقّ رهبرى اجتماعى و سیاسى. اجتماع نیازمند به رهبر است. آن کس که باید زمام امور اجتماع را به دست گیرد و شؤون اجتماعى مردم را اداره کند و مسلّط بر مقدّرات مردم است «ولىّ امر مسلمین» است. پیغمبر اکرم در زمان حیات خودشان ولىّ امر مسلمین بودند و این مقام را خداوند به ایشان عطا فرموده بود و پس از ایشان طبق دلایل زیادى که غیر قابل انکار است به اهل البیت رسیده است.
آیه کریمه ( اطیعُوا اللَّهَ وَ اطیعُوا الرَّسولَ وَ اولِى الأمْرِ مِنْکُمْ ) سوره نساء آیه 59 ]یعنی[ اطاعت کنید خدا و پیغمبر را و کسانى را که اداره کار شما به دست آنهاست ؛ و همچنین آیات اوّل سوره مائده و حدیث شریف غدیر و عموم آیه ( انَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ ) سوره مائده آیه 55 و عموم آیه ( النَّبِىُّ اوْلى بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ انْفُسِهِمْ) سوره احزاب آیه 6 ناظر به چنین ولایتى است.
در این جهت که پیغمبر اکرم چنین شأنى را داشته و این یک شأن الهى بوده است- یعنى حقّى بوده که خداوند به پیغمبر اکرم عنایت فرموده بود نه اینکه از جانب مردم به آن حضرت تفویض شده باشد- میان شیعه و سنّى بحثى نیست. برادران اهل سنّت ما با ما تا اینجا موافقاند. سخن در این است که پس از پیغمبر اکرم تکلیف «ولایت زعامت» چیست؟ افراد مردم براى اینکه اجتماع متزلزل نشود و هرج و مرج به وجود نیاید، باید از کسى و مقامى به عنوان حاکم و ولىّ امر اطاعت کنند. تکلیف چنین مقامى چیست؟ آیا اسلام در این باره تکلیفى معیّن کرده است و یا بکلّى سکوت اختیار کرده است، و اگر تکلیف معیّن کرده چگونه است؟
کلمات کلیدی :
» نظر