• وبلاگ : صهباي انديشه
  • يادداشت : او مهربان نيست ؟؟؟!!!!!!!!!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 15 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + الياس 

    18 سالمه و نمي فهمم اگه خدا مهربونه پس چرا جهنم که در دعاي کميل گفته شده تمام آسمانها وزمين تحمل يک لحظه عذابش را ندارند را آفريده

    نگييد مشرکين منظور بوده

    لطفا دليل بياوريد که خداي مهربان شما چرا جهنم را خلق کرد انهم با ان عظمت وحشتناکش در کتابها خواندم دربارش

    تابعد

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم
    دوست جوانم سلام
    مقدمت را گرامي ميدارم

    حتما در جوابهايي كه به ساير دوستان دادم به خصوص رابطه ظاهر و باطن ميان دنيا و آخرت را خوانده ايد ، اگر نخوانديد حتما بخوانيد . براي پاسخ سؤالتان كمكتان مي كند .

    اما نكته اي كه با سنّ و اطلاعات شما تناسب بيشتري داشته باشد اين است كه جهنم چيزي جز محصول كارهاي خود ما نيست . آتش جهنم را از هيزم بر نيافروخته اند تا بعدا كساني را در آن بسوزانند . آتش جهنم را خودمان و همين جا در جانمان بر مي افروزيم اما چون آن حقيقت در دنياي ما براي اغلب انسانها كه اسير دنياي مادي هستند قابل ادراك نيست متوجه بودنش نمي شويم .وقتي قيامت سر رسيد و دامن دنياي مادي جمع و چشمان ما تيز بين شد همان باطني را مشاهده مي كنيم كه در دنيا ظاهرش را مي شناختيم . تو حتما انسانهاي كينه جو را ديده اي ؟ آيا نمي بيني كه ظاهر كينه با نشانه هايي مثل عصبانيت و انتقام جويي خود را نشان مي دهد اما آتش سوزان آن درون اين افراد را در همين دنيا مي سوزاند و تا اين كينه باقي است آن آتش هم سرد نمي شود .نمي بيني كه آنها كه بر ديگران غضب مي كنند وقتي غضب خود را فرو مي نشانند مي گويند: دلم خنك شد ؟ معلوم مي شود اين غضب آتشي در درون آنها بر پا كرده بود كه در ظاهر ديدني نبود ! آيا اين آتش دروني را كسي جز آنها با كينه توزي و غضبناكي در خويش افروختند ؟ جهنم هم اينگونه است عزيز دلم .

    ديگر اين كه آتش جهنم براي اهل ايمان حكم چاقوي جراح را دارد كه اگر چه مي بُرد و خون جاري مي كند اما پس از اندكي تحمل ، سلامت مي آورد و زندگي را تأمين مي سازد . اگر از آتش جهنم وحشت داري ، جان خويش و اعمالت را كنترل كن تا بر تو گلستان شود ، و بدان كه خدا يار توست .

    موفق باشي

    يا حق