به نام خدا
سلام عليكم
موضوع بسيار ضروري را مورد توجه قرار داديد. من هم جز برنامههايم بود كه به اين موضوع بپردازم؛ اما هنوز توفيق پيدا نكردم. شايسته است، توجيهاتي را كه برخي از منتقدان بدزبان و فحاش دستاويز قرار ميدهند و با تمسك به آنها به اهانت و فحاشي به مخالف ميپردازند، ارزيابي فرماييد و به نقد بكشيد.
من كتاب يكي از همكاران را كه در تأييد سندي و دلالي زيارت عاشورا بود، مطالعه كردم و در آن پارهاي از ابراز احساسات منفي و اهانت به مخالفان را مشاهده كردم. به او عرض كردم: شما ديدگاه مخالف را نقد كن. چه كار داري كه به او اهانت بكني و او را متهم به كجفكري و بيسوادي كني؟ تو چه قصدي داري؟ آيا ميخواهي عقده دلت را بگشايي يا ميخواهي از رهگذر نوشتهات، مخالف خودت را به راه بياوري. تو كه با اهانت به مخالف خود نميتواني، او را جذب كني. برعكس او را از خود ميراني.
ابتدا پاسخ داد كه خدا و ائمه هم به مخالفان اهانت كرده اند. من عرض كردم: بيترديد خدا و ائمه در رأس عقلا هستند و كاري كه عقلايي نباشد، نميكنند. اگر در مواردي اهانت به كافران و منافقان بوده است، به طور قطع پيآمدهاي سوء نداشته است. شكي نيست كه اهانت شما در كتابتان هيچ پيآمد خوبي ندارد. جز اين كه احساسات منفي مخالف خود را عليه خود بر ميانگيزي و اگر حرف حقي هم داشته باشي، تحت تأثير اهانتهايت ناديده گرفته ميشود. ضرب المثل است كه با زبان خوش ميتوان مار را از لانه بيرون كشيد. اما زبان نيشدار خشم و ستيزهجويي آدمي را برميانگيزد. سرانجام او سخن مرا پذيرفت و اظهار داشت كه در ويرايش جديد آن اهانتها را حذف خواهد كرد.
عاشق باشيد.
بسم الله الرحمن الرحيم
دوست خوبم سلام
ممنون ار نظر لطفتون .
به اميد خدا به اين مسئله هم خواهم پرداخت . گر چه در نكته اول اشاره گذرايي به مقصد و مقصود منتقد داشته ام .
در اين مسير قطعا از كمكهاي شما دوستان خوبم نيز بي نياز نخواهم بود .
التماس دعا
يا حق