• وبلاگ : صهباي انديشه
  • يادداشت : از نقد تا تخريب ( قسمت اول )
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به نام خدا

    سلام عليكم

    موضوع بسيار ضروري را مورد توجه قرار داديد. من هم جز برنامه‏هايم بود كه به اين موضوع بپردازم؛ اما هنوز توفيق پيدا نكردم. شايسته است، توجيهاتي را كه برخي از منتقدان بدزبان و فحاش دستاويز قرار مي‏دهند و با تمسك به آنها به اهانت و فحاشي به مخالف مي‏پردازند، ارزيابي فرماييد و به نقد بكشيد.

    من كتاب يكي از همكاران را كه در تأييد سندي و دلالي زيارت عاشورا بود، مطالعه كردم و در آن پاره‏اي از ابراز احساسات منفي و اهانت به مخالفان را مشاهده كردم. به او عرض كردم: شما ديدگاه مخالف را نقد كن. چه كار داري كه به او اهانت بكني و او را متهم به كج‏فكري و بي‏سوادي كني؟ تو چه قصدي داري؟ آيا مي‏خواهي عقده دلت را بگشايي يا مي‏خواهي از رهگذر نوشته‏ات، مخالف خودت را به راه بياوري. تو كه با اهانت به مخالف خود نمي‏تواني، او را جذب كني. برعكس او را از خود مي‏راني.

    ابتدا پاسخ داد كه خدا و ائمه هم به مخالفان اهانت كرده اند. من عرض كردم:‏ بي‏ترديد خدا و ائمه در رأس عقلا هستند و كاري كه عقلايي نباشد، نمي‏كنند. اگر در مواردي اهانت به كافران و منافقان بوده است، به طور قطع پي‏آمدهاي سوء نداشته است. شكي نيست كه اهانت شما در كتابتان هيچ پي‏آمد خوبي ندارد. جز اين كه احساسات منفي مخالف خود را عليه خود بر مي‏انگيزي و اگر حرف حقي هم داشته باشي، تحت تأثير اهانت‏هايت ناديده گرفته مي‏شود. ضرب المثل است كه با زبان خوش مي‏توان مار را از لانه بيرون كشيد. اما زبان نيش‏دار خشم و ستيزه‏جويي آدمي را برمي‏انگيزد. سرانجام او سخن مرا پذيرفت و اظهار داشت كه در ويرايش جديد آن اهانت‏ها را حذف خواهد كرد.

    عاشق باشيد.

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    دوست خوبم سلام

    ممنون ار نظر لطفتون .

    به اميد خدا به اين مسئله هم خواهم پرداخت . گر چه در نكته اول اشاره گذرايي به مقصد و مقصود منتقد داشته ام .

    در اين مسير قطعا از كمكهاي شما دوستان خوبم نيز بي نياز نخواهم بود .

    التماس دعا

    يا حق