او مهربان نیست ؟؟؟!!!!!!!!!
بعد از نوشتن پست ( ما گنهکار نیستیم – قسمت دوم ) در وبلاگ دیگرم - سرای اندیشه - یکی از خواهران محترمم به نام سرکار خانم آسیه باصری باغسیه در صفحه نظرات آن چالشی بر انگیخت که به فضل خداوند موجب نوشته شدن این مطلب شد . در ابتدا می خواستم این نوشته را در زیر نظر خودشان و در پاسخ مدیریت درج کنم اما محدودیت تکنیکی این اجازه را به من نداد . به همین دلیل هم آن را در این وبلاگ درج می کنم به امید اینکه خداوند متعال این نوشته ناچیز را از این بنده حقیر و روسیاه به فضل خویش بپذیرد و آن را در جذب قلوب بندگانش به ساحت پر محبت خویش دارای اثر بفرماید . اگر آن مطلب را نخوانده اید پیشنهاد می کنم اول با کلیک روی نام وبلاگ سرای اندیشه آن مطلب را مطالعه کنید تا در فضای بحث قرار بگیرید و سپس به مطالعه این مطلب بپردازید .
قبلا از این خواهر گرامی که خواسته یا ناخواسته موجب تفضّل چنین فیضی به قلب و قلم این حقیر شدند کمال سپاس و تشکر را ابراز می دارم و برایشان از خدای بزرگ سعادت دو دنیا را طلب می کنم .
متن رونوشت نظر خواهر بزرگوارمان :
آقای محترم شما چرا به جای اینکه به تیریش قباتون بربخوره چراجواب منو شفا ف ندادید.
من پرسیدم تا از خدا تفسیر یکسانی نداشته باشیم از گناه هم تفسیر یکسانی نخواهیم داشت
مثال می زنم در قران خدا فرموده: فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره .
هر کس به قدر مثقال ذرهاى خیر یا شر انجام دهد آن رامشاهده خواهد نمود.
درست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا نتیجه ای که من از این آیه می گیرم اینکه خدا خدایی است سختگیر و دقیق .
پس تفسیرم از گناه هم با شما و دعایی که در مطلبتون اوردید فرق دارد گوش دادی؟؟؟؟؟؟؟
از این ایه ها در قران خیلی زیاد است در نتیجه من حرفهای شما راقبول ندارم وخدا ی حقیقی ربطی به عقایدشما که حالا در نوشته هاتون آمده نداره که هیچ مغایرت هم دارد مطمئنا.
من برای حرفم دلیل اوردم شما یا دلیل بیاور یا اینکه قبول کن که حرف من درست است.
در مورد اسم هم دوست من که در کنار من بود ( رحیمه شعبانی) می خواست نظرش را زیر نظر من بنویسد اما به دلیل اینکه سوال هر دویمان مشابه بود وتکراری نظرش را حذف کردم.
من برای قبول نداشتن نوشته شما دلیل اوردم شما یا دلیل بیاور یا اینکه قبول کن که حرف من درست است.
در ضمن ببخشید که من مثل بیشتر خواننده های سایتتون اهل چوب کاری کردن آدمها نیستم.
آسیه باصری باغسیه
متن پاسخ به نظرات این خواهر بزرگوار :
بسم الله الرحمن الرحیم
خانم محترم سلام
از این که بالاخره فهمیدم نظرتون چیه خوشحالم .
آیه ای که فرمودید قطعی است و جای تردید نداره اما این که چگونه از این آیه فهمیدید که خدا سختگیره ؟ من نمی فهمم.
با مطالعه در آیات الهی این معنی فهم می شود که دنیا و آخرت ظاهر و باطن یک حقیقت است نه دو چیز بی ربط به هم و بنا بر این اگر کسی در دنیا کاری کرد باطن همون کار را در آخرت مشاهده خواهد کرد . لابد عربی بلد هستید. ضمیر (ه) در ( یره ) به خود عمل بر می گردد بنا بر این باید آیه رو چنین معنی کنید هر کس در دنیا ولو به مقدار ذره ای کار خیر یا کار شر کرد در قیامت حقیقت و باطن همون کار را خواهد دید . این چه ربطی به سختگیری خدای بزرگ و مهربان داره؟ این مربوط به ساختار و ارتباط نظام عالم دنیا و آخرته .
کاش حد اقل به آیات دیگری استشهاد کرده بودید که تا این حد نسبت به برداشت شما بی ربط نبود .
اما این که خداوند بندگانش را به رحمت و مغفرت خویش می خواند ، آیات فراونش در قرآن بسیار بیشتر از آن است که من در این مختصر برایتان بنویسم . فقط به یک سری کلیدهای قرآنی در این زمینه اشاره می کنم اگر دوست داشتید پی گیری بفرمائید :
کافیست به دنبال دو واژه ( غفور ) یعنی بسیار آمرزنده و ( رحیم ) یعنی بسیار رحمتگر بر خاصان بگردید خواهید دید که شش آیه از قرآن با این عبارات پایان یافته اند .
در دو آیه 133 سوره انعام و 58 سوره کهف خداوند را خدایی بسیار آمرزنده و صاحب رحمت عام معرفی می فرماید .
در آیه 54 سوره انعام می فرماید :کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحیم .
پروردگار شما رحمت را بر خود واجب کرده که هر کسى از شما از روى جهالت عمل زشتى مرتکب شود و سپس توبه کرده عمل صالح کند، خداوند هم آمرزنده و مهربان است
این فقط گوشه کوچکی بود از معرفی خدائی که من میشناسم . بگذریم که همین خدای به تعبیر شما سختگیر !!!! در قرآن خویش 113 سوره را با عبارت نورانی ( بسم الله الرحمن الرحیم ) آغاز می کند و تنها یک سوره را بدون آن آغاز می فرماید اگر چه در همان سوره هم آیان رحمت فراوان به چشم می خورد و در این مطلب خود سرّیست که ( لایذکر الا اولوا الالباب ) .
اگر چنین خدای بزرگی بر کسی به خاطر عصیان و تبهکاری هم سخت بگیرد ( که البته این سختگیری نیز به رحمت او بازگشت می کند ) بی تردید قابل ملامت نیست . کسی که با وجود این بی کرانه رحمت و محبت باز هم به گمراهی و جهالت و تعصب و کوری پای بفشارد و از نور رحمت او خود را محروم کند جهنم بر او رواست .
فکر می کنم دیگر بر همه مخاطبان بزرگوار و شاید بر شما هم روشن شده که همان طور که گفتم خدایی که من میشناسم با خدائی که شما میشناسید یکی است. او همان پروردگار مهربان و بزرگیست که در عین رحیم بودن، در عین رحمان بودن ، در عین غفاریّت و ستارّیت ، بر منکران و ملحدانِ لجوج ، شدید العقاب و شدید المِحال است .چیزی که هست به نظرم شما آنچنان به صفات جلالی خدا خیره شده اید که گویا فراموش کرده اید که او (جل جلاله) صفات جمالی هم دارد و گویا نمی دانید یا فراموش کرده اید که صفات جلالی حق فرع بر صفات جمالی او هستند .به عبارت دیگر فراموش کرده اید یا نمی دانید که انچه اولا و بالذات به خدا انتساب دارد صفات جمالیه اوست .
خواهرم خدایی که صفت پیروان پیامبرش را چنین معرفی می کند و در سیاق این معرفی این صفت را می ستاید که ( والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم ) چگونه خودش می تواند صاحب این کمال نباشد .
خداوند در آیه 126 سوره بقره در پاسخ حضرت خلیل الرحمان ، ابراهیم ( علی نبینا و علی آله و علیه السلام ) که از او خواست تنها اهل ایمان به خدا و آخرت را از ثمرات و برکات بلد امن مکه برخوردار کند فرمود و البته کسانی که کفر می ورزند را نیز در این مدت کوتاه دنیا بهر مند می کنم سپس به سوی عذابی سخت می کشم : وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلیلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصیر.
چنین خدائی که حتی کافران را از نظر دور نمی دارد چگونه خدایی مهربان نیست ؟ اگر چه بعد می فرماید آنها را پس از این مدت کوتاه عمر دنیا به سوی عذابی دردناک و سخت می کشانم اما با مراجعه به سایر آیات الهی روشن می شود که این عذاب ها ( نستجیر بالله ) نه ابزار انتقام جویی و کینه ورزی و سختگیری خدا بر آنان است که در حقیقت محصولِ قهریِ همان کارهائیست که خودشان در دنیا انجام دادند و بر آن کور باطنی تعصب ورزیدند . همانگونه که خداوند در آیات مکرر مِن جمله آیه 182 سوره مبارکه آل عمران فرمود : ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبیدِ . یعنی این عذاب به سبب چیزى است که دستان شما پیش فرستاده و [گر نه] خدا در حق بندگان هرگز ستمکار نیست و نیز در آیه 79 سوره نساء می فرماید :َ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِک یعنی هر بدى به تو رسد از خود توست.
خدایی که در آیه 159 سوره مبارکه آل عمران به پیامبرش فرمود : فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُم یعنی : رحمت خدا تو را با خلق، مهربان و خوش خوى گردانید، و اگر تند خو و سخت دل بودى مردم از پیرامون تو متفرق مىشدند، پس چون امت به نادانى در باره تو بد کنند از آنان درگذر و از خدا بر آنها طلب آمرزش کن ؛ و در این بیان نشان داد که نرم خویی بی نظیر رسول خدا نیز شعاعی از رحمت بی انتهای اوست و نیز پیامبرش را به بخشش و طلب آمرزش در برابر بد رفتاری مردم امر فرمود چگونه خودش می تواند این گونه نباشد ؟ بلکه رحمت ، شفقت ، لطافت و محبت او قطعاً بی نهایت و فوق بینهایت از بینهایت ، از پیامبرش بیشتر و شدید تر است .
فکر می کنم همین مقدار برای روشن شدن مطلب کافی باشد و گر نه حُسن او را پایانی نیست ( لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیم ).
امیدوارم خداوند به سبب این که باعث شدید این چند سطر را درباره جمال حضرت محبوب ( جل جلاله ) بنویسم به شما جزای خیر دهد و قلبتان را از محبت و شوق به جلوه های جمالش لبریز فرماید .
از او عاجزانه طلب می کنم تا همواره قلوب ما را میان صفای امید و مروه خوف در سعی و طواف قرار دهد و صفحه قلبمان را به نور چهره جمیلش روشن کند تا آنجا که عشق او را با هیچ چیز مبادله نکنیم .
یا حق .
کلمات کلیدی : خداوند، محبت، عشق، عرفان، عذاب، رحمت، قرآن
» نظر