• وبلاگ : صهباي انديشه
  • يادداشت : تناقضات امام خميني ( ره) ؟!!!!
  • نظرات : 8 خصوصي ، 19 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    سلام مجدد.
    ممنونم از جواب و اطلاعي که دادين.

    گفتين که :«قطعا اگر كساني به جاي باور به مباني انديشه هاي امام راحل و به تبع آن آراء فرعي ايشان فقط جذب آراء زماني و مكاني امام راحل شده باشند با تغيير آراء زماني و مكاني احساس خسارت خواهند كرد»
    بحث دقيقا همينه، من و شايد خيلي ها مثل من اعتقادي به مباني ولايت فقيه، حکومت فقها و ... نداريم. فصل مشترک من که ميخوام تو اين کشور زندگي کنم و کسي که حاکم هست حرفها و قولهاش هست. من زمام زندگيم رو نمي خوام بدم به دست کسي. نميخوام به جاي من فکر کنه و برام تصميم بگيره. من دوست دارم به نظر و آرائ حاکم راي بدم نه به خودش. اگر هم يه روزي نظرش رو نپسنديدم بتونم برکنارش کنم. اما تو چارچوب حکومتي اي که اين سي ساله تو مملکتمون ايجاد شده همچين چيزايي ديده نشده. نردبان حکومت يه وسيله اي هست که وقتي ازش رفتي بالا (به زعم اقايون فقها) مي توني نابودش کني تا کسي ديگه نتونه بيارتت پايين..
    به نظر من آقاي خميني يه دروغ بزرگ گفت. شايد واسه خيلي ها مهم نبود. شايد خيلي از مردم ايران کاملا با نظر ايشون، روششون، تغيير موضعشون نسبت به آزادي، موافقت کامل داشتن. نميدونم. کسي آقاي خميني رو مجبور نکرده بود اون حرفا و وعده ها رو بزنه. ميتونست بگه ما آزادي نميديم. ما حکومت مطلقه فقيه ميخوايم راه بندازيم. بعيد ميدونم مشکلي هم پيش ميومد. بازم مردم ازش تبعيت ميکردن.
    اما ايشون وعده داد و به حرفش عمل نکرد.

    ممنونم. موفق باشيد
    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    باز هم سلام

    هيچ مانعي نداره كه كسي اعتقاد به مباني ولايت فقيه يا حكومت اسلامي نداشته باشه اما اگر حتي به اسلام هم اعتقاد نداشته باشه و بخواد با مباني دموكراتيك زندگي كنه بايد بپذيره كه اكثريت مردم به قانون اساسي نظامي رأي مثبت دادند كه در آن التزام اساسي نظام به اسلام و نيز مسئله ولايت فقيه جزء اصول اساسي است . رأيي كه همچنان با حضورميليوني خود بر آن اسرار مي ورزند .در عين حال عنان انتخاب رياست جمهور به طور مستقيم و عزل آن به شكل غير مستقيم در اختيار مردم است .

    البته اين را هم اعتراف كنم كه متأسفانه مباني نظري و عقلاني ولايت فقيه در طول 30 سال از گذشت انقلاب ، حتي از سوي طرفدارانش همچنان مورد بي مهري قرار گرفته است و همين بي مهري بانضمام تفاسير افراطي از آن و عملكردهاي منفعت طلبان برخي مدعيان پيروي از ولايت فقيه و خطاهاي رفتاري برخي از متصديان اركان نظام موجب مهجور ماندن نظريه ارزشمند ولايت فقيه گرديده است .

    اما آن دروغ بزرگي كه از آن سخن به ميان آوريد ، اجازه بدهيد با نظرتان مخالف باشم ، آزادي كه امام و انقلاب از آن سخن مي گفت همچنان آرمان همه ماست . آزادي كه قطعا در برخي از جنبه ها با آزادي مطرح در دنيا تفاوت مفهومي و ماهوي دارد .اگر چه باز هم بايد بگويم كه متأسفانه همان گروه هاي ذكر شده موجب شده اند تا حتي برخي آزادي هاي مشروع و قانوني كه قانون شرع و قانون اساسي براي ملت قايل شده است گاهي به نام ولايت فقيه و گاهي به نام شهدا و گاهي به صدها نام ارزشمند ديگر از آنها سلب شود كه قطعا بايد رفتار اين دسته از مدعيان اسلاميت را از اسلام و انديشه هاي اسلامي جدا كرد .

    سربلند باشيد .

    ببخشيد اگه جواب دادين يه خبري هم به من بدين تا بيام بخونم
    مرسي
    سلام. وقت بخير
    من دو انتقاد به شما و افراد همفکر با شما دارم:
    1- شما آقاي خميني و افکار و آرائش رو يک چيز مقدس ميدونيد. هنوز که هنوزه بعد از مدتها که از مرگش ميگذره به نظرات و حرف ايشون استناد ميکنيد تا مسايل امروز رو حل کنند. اين به نظرم صحيح نيست

    2- شما چطور به اين راحتي چرخش ايشون و نقض حرفهاش رو توجيه ميکنيد؟ خيلي از مردم به خاطر اون قولها و حرفهايي که ايشون قبل انقلاب ميزد و وعده ميداد طرفدارش بودن، چطور ميشه قبول کرد که تغيير نظر و نقض عهد يه مساله ساده و عاديه؟ اونم وقتي ايشون به قدرت ميرسه و ديگه زور کسي نميرسه که بخواد ازش بازخواست کنه.. بيني و بين الله اگه هر کسي ديگه بود و يه چرخش 180 درجه اي تو وعده و عملش پيدا ميشد شما به همين راحتي توجيهش ميکردين؟

    ممنونم. موفق باشيد
    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    سلام و مقدمتان گرامي

    لطف كرديد كه از من و همفكرانم با ادبياتي محترمانه انتقاد كرديد .

    اما پاسخ كوتاه بر دو نقد حضرتعالي :

    1- از آنجا كه باور داريم مباني افكار و آراء امام راحل برگرفته از منابع اساسي دين است و از پشتوانه عميق علمي ، اخلاقي ، معرفتي و عقلي برخوردار است اصول انديشه هاي ايشان برايمان محترم است .اما در عين حال چنين نيست كه فروع انديشه هاي امام راحل را نقد ناپذير بدانيم .حتي از نقد اصول انديشه هاي ايشان هم اگر علمي و منطقي باشد استقبال مي كنيم چون بر اين باوريم كه اين نقدها موجب روشنتر شدن صحت و استحكام مباني ايشان مي شود .

    2- استناد به بياناتي كه ناظر به مباني ثابت انديشه اسلامي است و از قلم يا كلام امام راحل خود را نشان مي دهد در حقيقت استناد به حرفهاي يك شخص حقيقي نيست بلكه استناد به آراء كارشناسانه يك شخصيت حقوقي است . چيزي كه در همه شاخه هاي علمي و اجتماعي رايج است و عقلا و علماء دنيا به اين روش عمل مي كنند .

    3- ميان چرخش در مباني نظري و عملي و تغيير آراء كارشناسي بر اساس موقعيتهاي مختلف زماني و مكاني تفاوت عمده اي وجود دارد كه نبايد از آن غافل شد .مضاف بر اين كه براي كساني كه اهل مطالعه و تتبع در مباني انديشه امام راحل و سير تكامل نظريات و آراء ايشان هستند روشن است كه اگر آراء فرعي امام راحل در مواردي تغيير كرده است معلول اقتضائات زماني و مكاني نظام اسلامي بوده است و در عين حال مباني آراء قديم و جديد ايشان از آغاز تا پايان ثابت مانده است ؛ پس چرخشي 180 درجه اي در مباني انديشه امام كه استوانه انقلاب را در انديشه ايشان تأمين مي كرد اساسا به وقوع نپيوست تا نياز به توجيه امثال من داشته باشد . آنچه تغيير كرد آراء فرعي بود كه تغيير آن با تغيير شرايط نه تنها ناپسند نيست بلكه عين خردورزي و اجتهاد است . همانگونه كه همه ما خواه ناخواه چنين رفتاري را در زندگي روزمره مان و در سطح كوچكتري داريم .

    4- قطعا اگر كساني به جاي باور به مباني انديشه هاي امام راحل و به تبع آن آراء فرعي ايشان فقط جذب آراء زماني و مكاني امام راحل شده باشند با تغيير آراء زماني و مكاني احساس خسارت خواهند كرد اما آنان كه امام را نه با بينشي سطحي كه با بصيرتي عميق پيروي كردند هرگز چنين احساسي نداشته و نخواهند داشت .

    سربلند باشيد .

    سلام؛

    وبلاکتان را ديديم. إن‌شاءالله ما و شما و همه‌ي دوستاني که اين نظر را مي‌خوانند هر روز بهتر از ديروز باشيم و بتوانيم در راه خدمت به مکتب اهل‌بيت قدم برداريم.

    در ضمن اگر دلتان خواست و وقت داشتيد يک سري هم به وبلاک "استاذنا" بزنيد و از نظراتتان ما را بهره‌مند سازيد. اگر ديديد که "استاذنا" حرفي براي گفتن دارد و مي‌تواند در خدمت به مکتب مفيد باشد آن را با نام "استاذنا ( آيت الله شيخ جواد مروي )" لينک بدهيد. متشکرم.

    فعلاً شما مي‌توانيد در "استاذنا" مطالب ذيل را مشاهده بفرماييد:

    1. "جواب به شبهات مطرح شده توسط دکتر يوسف القرضاوي" در هفت جلسه توسط حضرت آيت الله حاج شيخ جواد مروي (حفظه الله تعالي)(حتماً بخوانيد.)

    2. "اسکاتولوژي يا غايت شناسي در اديان". که به بحث فرهنگ موعودگرايي در اديان الهي و غير الهي مي‌پردازد.

    3. نکته‌هايي از محضر حضرت استاد

    4. بازگشتگان از وهابيت (1- حسن بن فرحان المالکي؛ 2- شيخ عبدالله القصيمي)

    5. اثبات وجوب وجود امام معصوم در هر زمان از قرآن کريم

    6. مهدويت در قرآن و در صحيحين

    7. علت اهميت دادن شيعه به بحث امامت

    8. جواب به يک شبهه در رابطه با غدير

    9. ادله‌اي بر تشيع محمد بن جرير طبري مورخ و مفسر معروف اهل سنت در اواخر عمر

    10. لزوم توجه به الغدير علامه اميني

    11. حساسيت برخي از اهل سنت در اخفاء حادثه ي عاشوراء و عدم تحليل آن براي چيست؟

    12. چرا هنوز بعد از گذشت اين همه سال بر امام حسين گريه مي کنيد؟

    13. در تربت امام حسين شفاء است يعني چه؟

    14. مانيفست تبيلغ شيعه

    15. اهداف حمله به غزه و ...

    16. روش جديد سلفيه

    17. مذهب حکيم ابوالقاسم فردوسي و سنايي غزنوي؟ (جديد)

    18. افراط و تفريط آري يا نه؟ (جديد)

    19. نقد سخنان آقاي محمد مجتهد شبستري در دانشگاه صنعتي اصفهان ( زودي)

    20. ...

    21. آدرس ما: www.ostazona.blogfa.com

    آقا سيد خيلي باصفايي!

    اينها مثلهم كمثل الكلب و اين حرفها هستند
    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    دوست من سلام

    منو ببخشيد اما تا براي من محرز نشه كه اين مطالبي كه دوستمان نوشته اند از سر غرض ورزي بوده است نمي توانم موردي كه فرموديد به ايشان تطبيق كنم .ضمن اين كه ترجيح مي دهم به جاي تطبيق مورد بر مصداق، از منطقم كمك بگيرم . ممكنه مخاطب مستقيم من تفاوتي براش نكنه كه در جواب او چه مي گويم و كار خودش رو بكنه اما انظار و انديشه هاي ديگري كه گفتگوي ما را مي خوانند از خلال كلمات و لحن قول ما ، حق را جستجو خواهند كرد.

    ضمنا شما هم با صفا هستيد ، خدا بر صفايتان بيافزايد .

    موفق باشيد .

    يا حق

       1   2      >