بسم الله الرحمن الرحيم
دوست خوبم سلام
ممنونم كه دوباره براي مطالعه نوشته برادرتان وقت گذاشتيد .
شايد من در بيان مطلبم قصور كردم ، منظورم از نظريه اصطلاح علمي اون نيست بلكه همان ( نظر ) است و البته هر نظري اگر برهان بردار بشه و برهاني صحيح براي آن اقامه بشه قطعي خواهد بود مگر اين كه شما نسبت به اصل اين كه چيزي برهان بردار باشه يا نه اشكال داشته باشيد و يا در ارزش برهان ترديد داشته باشيد كه آنوقت حلّ اين مشكله علمي قطعا مجال ديگري مي خواهد .
اما نكته اي كه فرموده بوديد :
بدون اين كه بخوام گفتگوي حقوقي كنم و به اثبات يا ردّ اون نكته حقوقي كه فرموديد بپردازم عرض مي كنم كه در امور فقهي فرمول علم چنين است كه فقيه تابع ادله فقهي است نه دلائل ژنتيكي و غير آن و چنين فرمولي هم بر اساس يك سلسله براهين اصولي قطعي است . اين كه چرا چنين شرطي لحاظ شده و چه دليلي براي لحاظ شدن اين شرط وجود داره يك مسئله علمي ديگر است كه به فلسفه احكام بازگشت مي كنه و بايد در اون حوزه كشف بشه بنا بر اين ارتباطي به فتواي فقهي آن ندارد.
اگر از دليل فقهي واجب بودن طهارت مولد براي شاهد فهم و استنباط بشه فقيه بر اساس فرمول علمي چاره اي جز بيان اين شرط در فتوا و حكم شرعي ندارد اما اينكه آيا از منابع شرعي چنين شرطي به عنوان شرط صحت شهادت شاهد استنباط مي شه يا نه امري علمي و فقهيه كه در جاي خودش جاي بررسي و تأمل داره وحتا ممكنه با تأمل مجدد به نتيجه ديگري برسيم .
اما درباره نكته دومي كه فرموده بوديد عرض كنم كه شما عمل عده اي را به پاي اسلام ننويسيد ! به شما حق مي دم كه نسبت به برخي از اين امور اعتراض داشته باشيد اما اين كه رفتار بعضي از كسان نشان دستورات اسلامي باشه فكر قابل اعتمادي نيست .
از سوي ديگه اگر قرار باشه حوزه مسائل علمي با انگيزه هاي عملي اجتماع در هم آميخته بشه و هر حرفي هر كجا زده بشه جامعه با هرج و مرج رو برو خواهد شد .
من هم معتقدم كه به دگر انديشان بايد اين فرصت را داد كه در محافل علمي و با حضور مخاطبان عالم و بي غرضي كه توان تحليل انديشه هاي اونها را دارند حرفها و نظرهاشون را بيان كنند بي آنكه از تعقيب قضائي يا چيز ديگري وحشت داشته باشند و حتما هم براي منتقدين آنها هم همين فرصت را بايد مهيا كرد .بايد دانش جويان و طلاب ما بتوانند از چنين فضايي برخوردار باشند تا بتوانند رشد كنند ؛ ولي باور ندارم كه به عنوان آزادي انديشه افكار بسيط انسانهاي عادي را در معرض هزار جور شك و شبهه و نظر گوناگون قرار بدهيم و اونها رو دچار سردر گمي كنيم .
مسئولين هم نبايد به بهانه دلسوزي براي جامعه اين امكان رااز حوزه ها و دانشگاه ها سلب كنند .البته نا گفته نمانه كه من فكر مي كنم خيلي از اين بگير و ببندها جنبه سياسي داره و نه جنبه علمي . جواب حرف علمي حرف علميه نه ... ( البته اگر حرف علمي بزنن ) .
به هر روي از توجهتون بي نهايت ممنونم . سربلند باشيد .
يا حق ![]()